انگار گلوم داره درد میـــــــــــگیره!
فکرم آشفته است اما سعی بر آن است که خود را کنترل نموده و لبخند بزنم!
من میـــــــــــــــــــــــــتونم
به عید نزدیک میشیم اما من مخم جوره دیگه busy میزنه.اما کمی هم در همان حال و هوای
عید سیـــر میکنم.
رختخوابم بی صبرانه انتظارم را میکشد و من ترجیح میدم اینجا بیشتر از این غر نزنم.
وگرنه.... میشناسیم که خدا؟!!؟
کنسل 2:
عزیزم دستات نلرزه تیغ اول رو بزن
واسه ی خیانتها و بی محلی های من
تیغ دوم رو بزن بزار بریزه آبروم
من خیانت کردم اما تو نیاوردی بروم
3و4و5و6 تیغهارو پشت هم بزن
خوب اگه حرست میگیره حی نگاه نکن به من
تیغ هفتم رو بزن من که هفت خط عالمم
بزار خونمم بریزه تا بفهمم آدمم
تیغ هشتم رو بزن، آره بزن بزار برو
بزار باورت بشه خیلی دوست دارم تورو
خیلی حرفها توی قلبم مونده که بزار نگم
معطلش نکن بکش تیغت روی شاهرگم
تیغ بعدی رو نزن دارم میمیرم
حالا دوست دارم تورو بغل بگیرم
آخرین تیغ رو بزن گرچه نداره پرتوای
خوب بزن آخه امیده زنده موندنم توای
حالا فهمیدم عزیزم توهم عاشق منی
مطمئن بودم که تو تیغ رو بهم نمیزنی
تیغ رو دستت دادم اما عزیزم یادت نره
دیگه هیچ چیزی تورو از خاطرم نمی بره
دیگه نه گلایه دارم،نه واست اشک میریزم
من به امیده تو زنده ام، خوب خوبم عزیزم
دیدی آنرا که تو خواندی به جهان یار ترین
سیـ ـنه را ساختی از عشقش سر شارترین
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوار ترین
چه دل آزار شد آخر،چه دل آزار ترین . . .
دیدی ای دل ؟
هوا گرفته بود باران می بارید کودکی به آهستگی گفت خدایا! گریه نکن، درست می شه
گرچه از فاصله ماه ز من دورتری
ولی انگار همینجا و همین دور و بری
ماه میتابد و انگار تویی میخندی
باد می آید و انگار تویی میگذری
دوستت دارم...
سلام دوست عزیز
پیشنهاد میدم ۱وبلاگ تو بلاگفا بسازی و همه مطالب وبتو کپی کنی تو اون و اونجا ادامه بدی
من عاشق بلاگفا هستم و بلاگهای دیگه رو دوس ندارم
پس توهم بیا تو جمع ما بلاگفاییها